چه كند مي گذرند لحظه هاي دور از تو
نمي كنند مگر لحظه ها عبور از تو
هزار پنجره در هر گذر گشوده شده است ب
ه شوق ديدن يك لحظه حضور از تو
خوش آن دمي كه بيايد خبر كه آمده اي
خوش آن شبي كه شود شهر غرق نور ازتو
زمانه با تو چه شيرين زمانه بي تو چه تلخ
مگر بيايي و افتد به دهر شور از تو
مرا به صبر نصيحت مكن كه نتوانم
كه زنده باشم و باشم دمي صبور از تو
تو چشم مايي و ما را جز اين دعايي نيست
كه چشم بد همه جا باد كور و دور از تو
غلامعلی حدادعادل
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1