اگر چند سال باران نبارد و خشکسالی مزارع و کشتزارها و دام ما را تهیدید کند حاضریم
سرو پا برهنه به بیابان رویم و با دل شکستگی نماز استسقاء( نماز باران) بخوانیم
هرچند با اندک احتمالی به آمدن باران ...
آیا شایسته نیست دوازده قرن غیبت که خشکسالی معنوی و قحطی دیانت را به
دنبال داشته و سعادت دنیا و آخرت ما را تهدید کرده و دین نگه داشتن را همچون
گرفتن آتش در کف دست مشکل ساخته است ؛ ما را برای نماز جهت طلب ظهور و
تعجیل فرج به دشت ها و صحراها بکشاند ؟؟؟
این کاری بود که بنی اسرائیل کردند و جواب گرفتند.پیر و جوان و زن و بچه به بیابان
رفتند و یک پارچه خلاصی خود را از ستم فرعونیان طلب کردند و خداوند متعال نیز
صد و هفتاد سال از باقی مانده ی عذاب آن ها را بخشید.
آری برای امور شخصی یا دنیوی _ اگر چه احتمال اجابت ضعیف باشد دست به دعا می شویم
اما برای رسیدن به وقت ظهور و تسریع امر فرج_ با آن همه سفارش ها که ائمه معصومین
(علیهم السلام) راجع به تاثیر دعا در جلو افتادن زمان ظهور به ما کرده اند _ کمتر دعا می کنیم!
منبع: دل نگاری های یک دل نگران
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2